خاطرات و مسایل اجتماعی روز

سلام به همه دوستان. امیدوارم خوب و سلامت باشین...

خب تا اینجا گفته بودم که سفر ترکیه پیش اومد اونم به قصد انگشت نگاری بابت دعوتنامه پسرم. از زمان شروع کرونا اصلا سفر اینطوری نرفته بودم. فقط سفر به شمال داشتم و اونم فقط این اواخر که محدودیت ها برداشته شده بود... تازه به صورت خونوادگی و نه مهمون و اینا... حالا باید می رفتم فرودگاه! وقتی از گیتهای بازرسی رد شدیم با آدمایی مواجه شدم که چندتایی شون خارجی بودن و براحتی بدون ماسک تردد می کردن. البته بسیاری از افراد لاقید ایرانی هم ماسک نداشتن.براحتی کف زمین نشسته بودن و انگار نه انگار!

مثل آدمایی که از توی غار اومدن بیرون مات و حیرون نگاهشون می کردم. بالاخره سوار هواپیما شدیم. هیچ سختگیری در ورود افراد بدون ماسک نداشتن! پرواز ایران ایر بود... از مهماندار خواستم حداقل تذکر بده. با گفتن این جمله که پشت بلندگو گفتن خودش رو راحت کرد. صندلی کناری من آقا که ماسکش زیر بینی بود و خانمش هم کلا نداشت! اینجور آدما رو می دیدم ماسک خودم رو دوتایی می زدم!

سرتون رو درد نیارم اسفندماه بود ولی استانبول بشدت سررررد بود. فرداش هم طبق وقت قبلی به دفتر نمایندگی که کار انگشت نگاری رو انجام می داد مراجعه کردیم. همسر از هول اینکه به موقع برسیم یه ساعت زودتر حرکت کرد و الکی اونجا معطل شدیم. علی رغم اینکه پالتو و لباس گرم داشتم چیزی نمونده بود از سرما بشینم اون وسط گریه کنم.

گرچه شرکت مربوطه یه شرکت ترک بود که این کار رو به نمایندگی از سفارت کانادا انجام می داد ولی کارکنان، انگلیسی دست و پا شکسته بلد بودن. اصولا ترکها اصلا انگلیسی شون خوب نیست. فارسی بهتر بلد بودن! کار انگشت نگاری انجام شد و به توصیه همسر که دیگه خیالمون راحت شده بود پیاده راه افتادیم سمت هتل. مسیر طولانی نبود ولی سربالایی تندی داشت. با پا درد رسیدم هتل! بعدش ناهار خوردیم و ترجیح دادم فقط استراحت کنم تا اینکه برم بیرون. فرداش اما میدون تکسیم رو حسابی دور زدیم و از هنرمندان ایرانی و ترک  دیدن کردیم. خرید مختصری هم البته انجام دادیم... فرداش هم بلیت داشتیم برای برگشت.

حالا که یه ماه گذشته بود که وکیل تماس گرفت که ایمیل زده سفارت کانادا که انگشت نگاری من واضح نیست! مال همسر مشکل نداشت! فقط من. انقدر زورم اومد و عصبانی بودم که نگو. می گفتم مگه اون متصدی ترک چک نکرده! چطور الان به من اطلاع دادن. خلاصه مجدد همسرم اقدام کرد برای بلیت هواپیما و هتل البته دو روزه. گفتم برای اینکه هزینه کمتر بشه تنها میرم. اما گفت خودش گرفتاره و دخترم رو با من راهی کرد. این بار با  توپ پر سروقت این اداره انگشت نگاری شون رفتم.

به منشی که ثبت می کرد مدارک رو توضیح دادم که بار دوم هست مراجعه می کنم و این هزینه و وقت رو بخاطر سهل انگاری ایشون پرداختم. حق به جانب گفت خیر! به مامور و دستگاه های ما مربوط نیست! نظر سفارت کانادا بوده! اصلا زیر بار نرفت که نرفت! دیگه بحث نکردم. کارم انجام دادم و با پسرم تماس گرفتم و گفتم این دفه دیگه انقورت بیارن محاله پیگیر بشم. والله انگار من پول و وقت اضافه دارم که هربار برم به این ترکها پرداخت کنم! پسرم دلداری داد که انشالا این بار مشکلی پیش نمیاد.

خلاصه فعلا که جواب ندادن هنوز... دیگه سپردم به خدا هرچی صلاح بدونه همون بشه...

حواشی زیادی داشت این سفر بعدا حوصله کنم براتون می نویسم. بهرحال این ترکها هم خوب از قِبل این تحریم ها و روابط محدود ایران با غرب سود می برن...


برچسب‌ها:
ترکیه, انگشت نگاری, کرونا
+ سه شنبه بیستم اردیبهشت ۱۴۰۱1 AM نیلو گلکار |